چندپارتی(وقتی باهاش اجرا داشتی و...)پارت2{آخر}

#فیک
#استری_کیدز

چندپارتی(وقتی باهاش اجرا داشتی و...)پارت2{آخر}

***
عقربه های ساعت 8 شب رو نشون میدادن،تو و لینو پشت صحنه درحال آماده شدن برای اجرا بودین؛اجرا تا چند دقیقه دیگه شروع میشد.تا لحظاتی دیگه نوبت شما بود که روی صحنه ظاهر بشین،صدای استف از انتهای
راهروی متصل به استیج به گوش رسید.
×نوبت شماست بچه ها
نفس عمیقی کشیدی و به همراه لینو در تاریکی مطلق استیج فرو رفتین؛جیغ و فریاد های خوشحالی فن ها در کل سالن پیچیده بود.موزیک مربوطه پلی شد و افرادی که به عنوان بک آپ دنسر پشت
سر شما حرکات رو انجام میدادن روی استیج ظاهر شدن،تو و لینو هردو به خوبی حرکات رو انجام میدادین،قلبت توی سینه ات میکوبید و آزارت میداد.به قسمتی از موزیک رسیدی که بارها بخاطرش زمین
خوردی گرچه کلی تمرین کرده بودی اما هنوز هم ضعف داشتی و تا مرز افتادن رفتی و اما دستهایی که کمرت رو چنگ گرفتن مانع شدن؛درحالی که حرکات رو انجام میدادین دم گوشت لب زد.
-طوری رفتار کن که بخشی از حرکات رقصه...مطمئن باش نمیزارم زمین بخوری
سرتو به آرومی تکون دادی و مجددا با ریتم موزیک همراه شدی.موزیک به دقیقه های اخر خودش رسیده بود و وقت خروج لینو از صحنه بود،چراغ های سالن خاموش شدن؛همه بک آپ دنسرا در تاریکی خاموش استیج رو ترک کردن و لینو آخرین نفر بود.
قبل از رفتن دستی به موهات کشید و با قاطعیت لب زد.
-میدونم که از پسش برمیای ا/ت...برای همین اصلا نگرانت نیستم...چون میدونم همونقدری شجاعی که باید...تو تنها نیستی من همونجا چند قدم ازت دورم!و میدونی که برام خیلی ارزش داری
+مینهو من نمیتونم
-شیش...دیگه این حرفو نزنیا...تو بهترین خودتی...چون اگر نبودی توی قلب من جا نمیگرفتی!فقط به تلاش های دیشب فکر کن
تایمر روی مانیتور های متصل به دیوار های سالن به نمایش گذاشته شد،لینو به آرومی ازت فاصله گرفت و پشت تاریکی استیج محو شد.طرفدار ها با تایمر همصدا شده بودن،نفس عمیقی کشیدی و مجددا حرفهای لینو رو
توی ذهنت مرور کردی.دستی روی کمرت کشیدی و سرنقطه مشخص ساکن شدی،ناگهان تایمر به پایان رسید وچراغ های سالن مجددا به فضای بزرگ اطراف روشنایی بخشیدن.بلافاصله موسیقی پخش شد و
تو به ظرافت گل و به مقاومی کوه با ریتم همراه شدی،فریاد های طرفدار ها پارچه ابی رنگ اسمون رو پاره میکرد،لینو از بک استیج شاهد تمامی حرکات تو بود،حرکاتی که
به طرز فجیحی زیبا و کشنده بودن؛غرق تماشای زیبایی تو هنگام انجام حرکات بود وقتی که با عشق میرقصیدی و موهات روی شونه ات پیچ و تاب میخوردن.آخرین حرکتت مثل تیری به قلب طرفدار ها برخورد کرد،نفس نفس میزدی و با این
حال لبخندی کمرنگ روی لبهات نقش بسته بودی،بوسه ای با اشاره دست به سمتشون پرتاب کردی و با تعظیمی کوتاه از روی صحنه محو شدی.لینو هنوزهم اونجا ایستاده بود،با لبهایی که بخاطر خوشحالی ازهم کشیده شده بودن و با چشمهایی
که برقشون غیرقابل انکار بود هنوز هم محو و شیدای زیبایی تو بود.کمی نزدیک تر شدی و با لبخند لب زدی.
+بهم روحیه دادی مینهو...تو باعث شدی روی صحنه بدرخشم
-خورشید برای درخشیدن به کمک هیچکسی احتیاج نداره
+دوست دارم
-من عاشقتم
دیدگاه ها (۵)

اومممممم

سناریو

چندپارتی(وقتی باهاش اجرا داشتی و...)پارت1

تکپارتی(وقتی عاشقت بود و...)

#درخواستی#تکپارتیوقتی لباسشونو میپوشی.....بنگچان: با اینکه ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط